تهیه برش استانی نقشه مهندسی فرهنگی کشور
دهدشت وب، فرامرز پژوه فعال سیاسی، اجتماعی و کارشناس حوزه نفت وگاز طی یادداشتی به ضرورت بازنگری جدی در بررسی میزان اثربخشی، براساس هزینه کرد سرسامآور بودجه سالانه فرهنگی کشور به بهانه موضوع تهیه برش استانی نقشه مهندسی فرهنگی کشور، پرداخت.
اختصاص بودجه هزار (1000) میلیارد تومانی در بودجه سال ۱۴۰۲ به منظور تهیه برش استانی نقشه مهندسی فرهنگی کشور، با توجه به شرایط بحرانی اقتصادی و معیشتی کشور، موضوع فرهنگ را مجدداً در کانون توجه عموم قرار داده است. این در حالی است که نهادها و سازمانهای دولتی و شبهدولتی سالانه بیش از 300 هزار میلیارد تومان از بودجه عمومی کشور را به خود (فرهنگ) اختصاص میدهند. اما آیا اینبودجههای هنگفت واقعاً تاثیری مثبت بر وضعیت فرهنگ کشور داشتهاند که حالا دوباره چنین بودجه هنگفتی برای تهیه برش استانی این نقشه اختصاص داده شده است؟
در شرایط کنونی، برخی نگران وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم، زیرساختهای فرسوده، صنایع عقبمانده و زیانآور، و مشکلاتی چون خودروهای ناامن تولید ایرانخودرو و سایپا هستند. همچنین، مسئله منابع آب و سوخت که بیهدف هدر میروند و نتوانستهاند به توسعه کشور کمک کنند، از دیگر چالشهای جدی است. این مشکلات با یک دولت مدبر و قوی و برنامهریزی صحیح قابل حل میباشد. با این حال، مسأله اصلیفرهنگ کشور است که به نظر میرسد به شدت در حال افول است. وضعیتکنونی به گونهای است که حتی وجود صد دولت مقتدر و هزینه هزاران هزارمیلیارد تومان در طی یک سال و در مدت زمان صد سال هم نمیتواند آن را اصلاح کند. به لحاظ فرهنگی، به نقطهای رسیدهایم که اعتماد عمومیمیان مردم از بین رفته است و جامعهای را شاهد هستیم که شبیه به گوشت قربانی شده است؛ هر کسی بر اساس قدرت خود سهمی از اینوضعیت میبرد. اخلاق و اعتقادات تقریباً به فراموشی سپرده شده و منافع شخصی به وضوح بر منافع ملی و عمومی ارجحیت یافته است.
فرهنگ هر کشور نمایانگر تاریخ، زبان و مردم آن کشور است و میتواندموجب اصالت و هویت ملی شده و به رشد و پیشرفت جامعه کمک کند. این فرهنگ شامل مؤلفههای مختلفی از جمله فرهنگ تولید بهجایمصرفگرایی، فرهنگ احترام به قانون و رعایت حقوق دیگران، فرهنگ حفاظت از محیطزیست، فرهنگ مبارزه با قاچاق، فرهنگ صرفهجویی و عدم تولید زباله، فرهنگ عدم استفاده از اتباع خارجی غیرمجاز، فرهنگ توجه به میراث فرهنگی و تاریخی، فرهنگ روحیه تلاش و عار نبودن از کار، فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن، فرهنگ استفاده از حمل و نقل عمومی، فرهنگ خوداشتغالی و کارآفرینی (وجدان کاری)، فرهنگ عدم استفاده از سهمیه در ورودی دانشگاهها و استخدامیها و هزاران مورد است. با این حال، دغدغه اصلی مسئولان کشور در زمینه فرهنگ بیشتر معطوف به مسائل مذهبی است و بخش عمدهای از بودجه فرهنگی به این حوزه اختصاص یافته است.
سؤال اینجاست که کدام کشور در دنیا وجود دارد که به اندازه ایران در زمینه فرهنگ اینگونه هزینه کرده باشد؟ در کشورهای دیگر، بودجه فرهنگسازی معمولاً در بخش آموزش تخصیص داده میشود. اینشفافیها نظیر پرسشهای زیر در ذهن بسیاری از مردم شکل میگیرد: آیا اعطای این ردیف بودجهها به نهادها و سازمانها نتیجهایدر ارتقای فرهنگ، مذهب و اخلاقیات جامعه داشته است؟ آیا این نهادها گزارشی از نحوه هزینهکرد بودجههای دریافتی به افکار عمومی ارائه کردهاند؟ بهعنوان نمونه، آیا اختصاص بودجه هزار (1000) میلیاردتومانی به تهیه برش استانی نقشه مهندسی فرهنگی کشور در وضعیتاقتصادی کنونی کمکی به فرهنگ کشور کرده است که مجددا در سال ۱۴۰۳ دوباره این بودجه تحت همین عنوان تخصیص یافته است؟ آیااختصاص سالانه بیش از 300 هزار میلیارد تومان از بودجه عمومی در حوزه فرهنگ کافی نیست که باز هم چنین بودجهای به همین شکل تخصیص مییابد.
مسئولین محترم کشور در ادوار مختلف دولتها و مجالس شورای اسلامیتوجه بسیار زیادی به موضوع فرهنگ، بهویژه حجاب و مسائل دینی داشتهاند و به سایر موضوعهای فرهنگی در کشور اهمیتی داده نشده است. همانطور که مشاهده میشود، اختصاص بودجههای هنگفت به موضوع فرهنگ کشور نتیجهای مطلوب نداشته و روز به روز وضعیتفرهنگی بدتر شده است. مسئولین محترم این سؤال را از خود نمیپرسندکه چرا علیرغم اختصاص بودجههای هنگفت در زمینه فرهنگ (حجاب و نماز) و ساخت مکان های مذهبی (85 هزار مسجد، 250 هزار نمازخانه در ادارات و نهادهای دولتی، ۳۱۰۰ حسینیه و ۸۱۸۶ امام زاداه)، وضعیتدزدی، اختلاس، ریا، ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی، بی اعتقادی وبیدینی و… بیشتر و بیشتر شده است. موضوع فرهنگ در کشور با اختصاص بودجه و تشکیل سازمانهای فرهنگی بهتنهایی اصلاح نخواهد شد؛ بلکه موضوع فرهنگ با آموزش از طریق آموزش و پرورش تغییر و بهبود پیدا خواهد کرد. برای درک موضوع آموزش در فرهنگ و پیشرفتاقتصادی آن کشور به تبعات مالی و اجتماعی ناشی از تعدادی از مسائل فرهنگی در کشور پرداخته شده است که در جدول ۱ ارائه شده است.
به طور معمول، بودجهای که در بخش فرهنگ کشور هزینه میشود شامل دو بخش اصلی است: نخست، ارقامی که به طور واضح در جداول بودجههایسالانه به نهادها، سازمانها و گروههای خاص اختصاص داده میشود. به عنوان مثال، میتوان به بودجههای اختصاصی برای فرهنگستانها، وزارتفرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما و … اشاره کرد. بخش دیگر بودجه فرهنگی کشور، مربوط به سایر وزارتخانهها، شهرداریها، نهادهایشبهدولتی و شبهنظامی، شرکتهای زیرمجموعه وابسته به تأمین اجتماعیو سایر صندوقهای بازنشستگی است که میزان دقیق بودجه آنها مشخص نیست و مشخص نیست سالانه چه مقدار هزینه بر دوش دولت خواهد گذاشت.
ممکن است برخی بگویند که این ردیفهای بودجه، در مقایسه با رقم کل بودجه سنواتی کشور، ارقامی خرد و کماهمیت هستند، اما این نظر از دو جنبه قابل نقد است. نخست آنکه این ارقام که به زعم آنها کوچک تلقیمیشوند، وقتی با بودجههای غیرشفافی که در بودجه عمومی کشور مشخص نیستند، تجمیع شوند، رقم بسیار بزرگی به دست میآید که در آن زمان قابل توجه و چشمگیر خواهد بود. از سوی دیگر، این اعداد در نهایت از بیتالمال و جیب مردم تأمین میشوند و لذا لازم است که مشخص شود خروجی یا اثربخشی این بودجهها چه بوده است. در نهایت،ضروری است که انتقال این بودجهها و نحوه هزینهکرد آن به صورت شفاف و مسئولانه گزارش شود تا جامعه بتواند ارزیابی مناسبی از اثرات آن بر فرهنگ و مذهب کشور داشته باشد.
بودجه اختصاصیافته به بخش فرهنگ کشور که بهطور واضح در جداول بودجههای سالانه به نهادها، سازمانها و گروههای خاص تخصیص یافتهاست، در مدت پنج سال گذشته در شکل ۱ به نمایش گذاشته شده است. اگر بودجه بخش دوم که نامشخص و بهصورت واضح در ردیفهای بودجه کشور مشخص نشده، بهعنوان نمونهای از بودجه فرهنگی شهرداریها در نظر گرفته شود، بودجه کل اختصاصیافته به بخش فرهنگ کشور در سال ۱۴۰۲ بالغ بر 300 هزار میلیارد تومان برآورد میگردد.
این رقم نشاندهنده اهمیت و بزرگی سرمایهگذاریهای صورتگرفته در حوزه فرهنگ است، ولی با توجه به نبود شفافیت در بخش دوم بودجه، ارزیابی دقیق وضعیت فرهنگی و اثرات این هزینهها بر تعالی فرهنگ و مذهب جامعه دشوار است. بنابراین، لازم است که مقامات ذیربط به ارائه جزئیات بیشتری درباره نحوه تخصیص و هزینهکرد این بودجهها بپردازند تا همگان بتوانند نسبت به کارآمدی و اثربخشی اینسرمایهگذاریها قضاوت کنند.
شکل ۱: بودجه شفاف اختصاص یافته به بخش فرهنگ کشور در بودجه کشور در پنج (۵) سال اخیر (هزار میلیارد ریال) بدون لحاظ بودجههای غیرشفاف
نتیجهگیری:
با توجه به اهمیت و بزرگی سرمایهگذاریهای صورتگرفته در حوزه فرهنگ، بهویژه با برآورد و تخمین بودجه 300 هزار میلیارد تومانی برایسال ۱۴۰۲، ضرورت شفافیت در تخصیص و هزینهکرد این بودجهها بیش از پیش احساس میشود. عدم شفافیت در بخش دوم بودجهپنهان، که شامل هزینههای فرهنگی شهرداریها و سایر نهادهای دولتی و شبه دولتی و نظامی است، مانع از ارزیابی دقیق اثرات این هزینهها بر تعالی فرهنگ و مذهب جامعه میشود.
از سوی دیگر، با توجه به آمارهای اقتصادی و اجتماعی ارائهشده، مشخص میشود که وضعیت اقتصادی کشور و تأثیرات آن بر فرهنگ و جامعه نیازمند توجه و بررسی دقیقتری است. بهویژه، با توجه به رشد نرخ تورم و تأثیر آن بر قدرت خرید مردم، لازم است که مقامات ذیربط به ارائهجزئیات بیشتری درباره نحوه تخصیص و هزینهکرد این بودجهها بپردازند.
بنابراین، لازم است برای حل این معضلات، رویکردی جامع و بنیادیاتخاذ شود که نه تنها به مسائل مالی، بلکه به ریشههای فرهنگی و اجتماعی نیز بپردازد. این اقدام میتواند شامل برنامههای آموزشی،ترویج اخلاق و همکاری اجتماعی باشد تا فضایی مطمئن و همدلانه برایرشد و تعالی فرهنگ کشور ایجاد شود.
نتیجهگیری این است که شاید زمان آن رسیده باشد که به جای صرف هزینههای هنگفت در حوزه فرهنگ، به مدیریت درست و نیازسنجی صحیح از نیازهای فرهنگی واقعی توجه شود تا بدین ترتیب، فرهنگ کشور در مسیری صحیح و پایدار قرار گیرد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰